ارسال شده در چهارشنبه 92/7/10 ساعت 2:48 ع توسط علی اکبرخدابخشی
ماجرای هولوکاست در دولت یازدهم از پاسخ ظریف به یک کامنت در صفحه فیسبوکش آغاز شد
ماجرای هولوکاست در دولت یازدهم از پاسخ ظریف به یک کامنت در صفحه فیسبوکش آغاز شد؛ زمانی که در باب انکار هولوکاست توسط ایرانیها نوشت: «مردی که هولوکاست را انکار میکرد، رفته است.» این جمله که به انکار هولوکاست توسط محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق ایران اشاره میکرد، به شدت در رسانهها و شبکههای اجتماعی فضای مجازی پیچید و نشانهای شد بر اینکه دولت جدید ایران عزمی برای انکار هولوکاست ندارد اما این همه ماجرا نبود. جملهای که ظریف نوشته بود، این مفهوم را در دل خود داشت که رئیسجمهور سابق ایران تنها مقامی در ایران بود که هولوکاست را انکار میکرد و او هم رفته است و سایر مسئولان هم هولوکاست را قبول دارند. مفهوم اشتباهی که مشخص نیست محمدجواد ظریف با چه استدلالی در پی انتشار آن برآمد و البته ماجرا به همین جا ختم نشد. مصاحبه ظریف با شبکهای بیسینیوز امریکا بار دیگر نشان داد وزیر خارجه ایران بیان قبول داشتن هولوکاست را به عنوان یک اصل اولیه در دیپلماسیاش رعایت میکند. در این مصاحبه او پا را از تلویح فراتر گذاشته و به صراحت میگوید رهبر ایران هیچگاه از لفظ «افسانه» در مورد واقعه هولوکاست استفاده نکرده است و بعدتر که خبرنگار امریکایی ظریف را با تصویر بخش انگلیسی سایت آقا روبهرو میکند، او میگوید سایت رهبری در ترجمه و برگردان فارسی به انگلیسی سخنان ایشان اشتباه کرده است. این در حالی است که بالواقع رهبر ایران از عبارت «افسانه هولوکاست» استفاده کرده است! ظریف البته در سؤالپیچ حرفهای خبرنگار گیر افتاده و شاید مجبور شد چیزی بگوید که از این مرحله بگذرد اما اکنون در برابر فیلم سخنرانی رهبری که فضای مجازی را پر کرده چه پاسخی دارد؟ یا با نسبت نادرستی که از قول وزیرخارجه جمهوری اسلامی در رسانههای غربی به رهبر جمهوری اسلامی ایران داده میشود و همان دقیقه پس از خروج جملات از دهان ظریف، تیتر اصلیشان شد، چه میکند؟!
با این مقدمه میخواهیم در باب این موضوع سخن برانیم که آیا این همه پرداختن به موضوع هولوکاست لازم است و آیا ملامتکنندگان رئیسجمهور سابق به دلیل طرح موضوع هولوکاست توسط وی، حال خود با اصرار بر طرح موضع مقابل در حال سقوط از این سوی بام نیستند؟
هولوکاست موضوع ما نیست
هولوکاست موضوع ایرانیها نیست، منظور از ایرانیها، مردم ایران است. در جنگ جهانی دوم نزدیک به 70میلیون نفر کشته شدند و مردم ایران که همیشه با کشتار مخالف بودهاند، لاجرم این جنگ و کشتار وسیع هم از دید آنان محکوم است اما اینکه این 70میلیون چه دین و مذهبی داشتند و بخواهیم تفکیک دینی در این قضیه درست کنیم، یقیناً موضع مردم ایران نیست و شاید برای همین هم اگر امروز به خیابانهای ایران برویم و نظر مردم را در باب هولوکاست جویا شویم، اصلاً نوع مذهب کشتههای جنگ جهانی برایشان موضوعیتی نداشته باشد! کشتار انسانهای بیگناه صرف نظر از مذهبی که دارند، محکوم است.
در سیاست خارجی هم موضوع ایرانیها هولوکاست نیست و اگر هم هولوکاست مطرح شد، از این رو بود که ترکشهای این بنیادگرایی صهیونیسم دامان فلسطینیها و مسلمانان را گرفته است و اولاً این سؤال مطرح شد که اگر هم هولوکاستی روی داده، چرا تاوانش را مردم فلسطین بدهند؟ حرف این بود که برای جبران این نسلکشی قسمتی از خاک آلمان یا اتریش یا کاناداییهایی که خیلی نگران اسرائیلیها هستند، در اختیار آنان قرار بگیرد تا سرزمین افسانهای خویش را تأسیس کنند. موضوع ما فلسطین است و قرار نیست حواشی بحث فلسطین آنقدر پررنگ شود که اصل قضیه فراموش شود. ثانیاً سؤال بعدی ما این بود که چرا کسی حق انکار هولوکاست را ندارد؟ چرا انکار یک واقعه تاریخی باید جرم تلقی شود و اجازه هیچ بحث و کنکاشی در این قضیه داده نشود؟ در اروپا و امریکا انکار هولوکاست جرم محسوب میشود و شهروندان مجبورند معتقد باشند هولوکاست اتفاق افتاده است! تعداد کسانی هم که تاکنون به همین دلیل با آنان برخورد شده است، کم نبودهاند، پروفسور روژه گارودی تنها یکی از آنهاست. . .
مصاحبه تفتیش عقاید
شاید بهتر بود محمدجواد ظریف هم همین را مطرح میکرد که هولوکاست و انکار و اثباتش موضوع ما نیست و اصل این قضیه که رهبر ایران هولوکاست را باور دارد یا خیر، از باب احترام به حق آزادی اندیشه و بیان نباید موضوع سؤال قرار گیرد. هر کسی در هر مقام و جایگاهی میتواند در مورد یک موضوع تاریخی یا سیاسی نظر خودش را داشته باشد و اصلاً چرا این هولوکاست مجهولالحال برای غربیها باید آنقدر مهم شود که مصاحبه تفتیش عقاید راه بیندازند که ایشان هولوکاست را قبول دارد و این دیگری ندارد و چرا!
از سویی ظریف نباید به اشتباه در مسیری که آنها مشخص میکنند، حرکت کنند، چه لزومی دارد ما مدام درصدد بحثآفرینی در باب هولوکاست باشیم یا مدام پی بیان اینکه ما هولوکاست را انکار نمیکنیم؟ اصل سؤال بازجوییگونه از اینکه چرا رهبرتان هولوکاست را افسانه نامیده، اشتباه است. نه فقط شخصی در قامت رهبر سیاسی و مذهبی یکی از مهمترین کشورهای جهان، بلکه هر شهروند عادی در هر نقطه جهان حق این را دارد که در مورد هولوکاست، آنگونه که خود به نتیجه رسیده است، بیندیشد. چقدر خوب است که وزیر خارجه ایران همین اصل سؤال کردن تفتیش گونه از عقاید افراد را زیر سؤال برد، نه اینکه اصل موضع رهبری را آن هم در حالی که صرفاً با یک سرچ ساده فارسی در خامنهای داتایآر در دسترس است، زیر سؤال برد.
افسانه هولوکاست در کلام رهبری
و اما اصل موضوعی که حضرت آیتالله خامنهای در مورد هولوکاست مطرح و از واژه افسانه در مورد آن بهره بردند، این است که: «در یک کشورى کسى به افسانه هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم، او را زندان مىاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثهپندارى تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خب، انکار یک حادثه واقعى تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاهها محکومش میکنند»، این سخنان رهبری 18 اسفند سال 90 در دیدار با اعضای خبرگان رهبری است؛ سخنانی که فارسی است و نیازی به غلط دانستن ترجمه انگلیسیاش ندارد.
با این مقدمه میخواهیم در باب این موضوع سخن برانیم که آیا این همه پرداختن به موضوع هولوکاست لازم است و آیا ملامتکنندگان رئیسجمهور سابق به دلیل طرح موضوع هولوکاست توسط وی، حال خود با اصرار بر طرح موضع مقابل در حال سقوط از این سوی بام نیستند؟
هولوکاست موضوع ما نیست
هولوکاست موضوع ایرانیها نیست، منظور از ایرانیها، مردم ایران است. در جنگ جهانی دوم نزدیک به 70میلیون نفر کشته شدند و مردم ایران که همیشه با کشتار مخالف بودهاند، لاجرم این جنگ و کشتار وسیع هم از دید آنان محکوم است اما اینکه این 70میلیون چه دین و مذهبی داشتند و بخواهیم تفکیک دینی در این قضیه درست کنیم، یقیناً موضع مردم ایران نیست و شاید برای همین هم اگر امروز به خیابانهای ایران برویم و نظر مردم را در باب هولوکاست جویا شویم، اصلاً نوع مذهب کشتههای جنگ جهانی برایشان موضوعیتی نداشته باشد! کشتار انسانهای بیگناه صرف نظر از مذهبی که دارند، محکوم است.
در سیاست خارجی هم موضوع ایرانیها هولوکاست نیست و اگر هم هولوکاست مطرح شد، از این رو بود که ترکشهای این بنیادگرایی صهیونیسم دامان فلسطینیها و مسلمانان را گرفته است و اولاً این سؤال مطرح شد که اگر هم هولوکاستی روی داده، چرا تاوانش را مردم فلسطین بدهند؟ حرف این بود که برای جبران این نسلکشی قسمتی از خاک آلمان یا اتریش یا کاناداییهایی که خیلی نگران اسرائیلیها هستند، در اختیار آنان قرار بگیرد تا سرزمین افسانهای خویش را تأسیس کنند. موضوع ما فلسطین است و قرار نیست حواشی بحث فلسطین آنقدر پررنگ شود که اصل قضیه فراموش شود. ثانیاً سؤال بعدی ما این بود که چرا کسی حق انکار هولوکاست را ندارد؟ چرا انکار یک واقعه تاریخی باید جرم تلقی شود و اجازه هیچ بحث و کنکاشی در این قضیه داده نشود؟ در اروپا و امریکا انکار هولوکاست جرم محسوب میشود و شهروندان مجبورند معتقد باشند هولوکاست اتفاق افتاده است! تعداد کسانی هم که تاکنون به همین دلیل با آنان برخورد شده است، کم نبودهاند، پروفسور روژه گارودی تنها یکی از آنهاست. . .
مصاحبه تفتیش عقاید
شاید بهتر بود محمدجواد ظریف هم همین را مطرح میکرد که هولوکاست و انکار و اثباتش موضوع ما نیست و اصل این قضیه که رهبر ایران هولوکاست را باور دارد یا خیر، از باب احترام به حق آزادی اندیشه و بیان نباید موضوع سؤال قرار گیرد. هر کسی در هر مقام و جایگاهی میتواند در مورد یک موضوع تاریخی یا سیاسی نظر خودش را داشته باشد و اصلاً چرا این هولوکاست مجهولالحال برای غربیها باید آنقدر مهم شود که مصاحبه تفتیش عقاید راه بیندازند که ایشان هولوکاست را قبول دارد و این دیگری ندارد و چرا!
از سویی ظریف نباید به اشتباه در مسیری که آنها مشخص میکنند، حرکت کنند، چه لزومی دارد ما مدام درصدد بحثآفرینی در باب هولوکاست باشیم یا مدام پی بیان اینکه ما هولوکاست را انکار نمیکنیم؟ اصل سؤال بازجوییگونه از اینکه چرا رهبرتان هولوکاست را افسانه نامیده، اشتباه است. نه فقط شخصی در قامت رهبر سیاسی و مذهبی یکی از مهمترین کشورهای جهان، بلکه هر شهروند عادی در هر نقطه جهان حق این را دارد که در مورد هولوکاست، آنگونه که خود به نتیجه رسیده است، بیندیشد. چقدر خوب است که وزیر خارجه ایران همین اصل سؤال کردن تفتیش گونه از عقاید افراد را زیر سؤال برد، نه اینکه اصل موضع رهبری را آن هم در حالی که صرفاً با یک سرچ ساده فارسی در خامنهای داتایآر در دسترس است، زیر سؤال برد.
افسانه هولوکاست در کلام رهبری
و اما اصل موضوعی که حضرت آیتالله خامنهای در مورد هولوکاست مطرح و از واژه افسانه در مورد آن بهره بردند، این است که: «در یک کشورى کسى به افسانه هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم، او را زندان مىاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثهپندارى تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خب، انکار یک حادثه واقعى تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاهها محکومش میکنند»، این سخنان رهبری 18 اسفند سال 90 در دیدار با اعضای خبرگان رهبری است؛ سخنانی که فارسی است و نیازی به غلط دانستن ترجمه انگلیسیاش ندارد.
نویسنده : کبری آسوپار
منبع : روزنامه جوان
مطلب بعدی :
ما به شما رأی ندادیم؛ اما...
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی